![]() |
![]() |
از دل نوشته های خودم:
سنگها هم برای خودشون عالمی دارن،سنگهایی که قلبی سفت تر وخشن تر از اونا پیدا نمیشه، وقتی در جریان رود می افتن
اونقدر میرن ومیرن تا یه جای خیلی خوب پیدا کنن ،وقتی که جای راحت پیدا می کنن دیگه اون سنگ بزرگ و با ابهت نیستند
دیگه کسی از اینکه اون سنگ که داره می غلته فرار نمی کنه ،دیگه ازش واهمه ندارند.
اون سنگی که قلب سنگیش اجازه نمی داد کسی بهش نزدیک بشه ،شده یه سنگ کوچیک . سنگی که قلب یه آدم عاشق
اجازه میده تا اون ویه عالمه سنگهای ریزو درشت دیگه رو برداره ، اونا رو تالاپ تالاپ بندازه تو رودخونه ونظاره گر این باشه که
این سنگها با اون قلبهای سنگیشون چه طوری حرفهای قلب یه عاشق رو تو رودخونه می ریزن و چطوری بین سنگهای کف رودخونه که هرکدوم شاید بارها حرفی برای گفتن داشتن جا پیدا می کنن....
آره سنگها هم دل دارن
ولی کوچیک تراشون مقدس ترند....
![]() |
![]() |